شعر شهادت امام رضا


شعر شهادت امام رضا


در خاک می‌پیچد تنش را مرد غربت

دارد در این حالت تماشا مرد غربت
باید تماشا کرد و خون از چشم بارید

دریا به دریا همنوا با مرد غربت

  

شعر شهادت امام رضا علیه السلام


هرم نفس‌ها‌یش پر از تأثیر زهر، است

در آتش افتاده ست گویا مرد غربت
او آب را پس می‌زند ای وای، ای وای

در فکر عاشوراست آیا مرد غربت؟


شعر شهادت امام رضا علیه السلام


آمد از راه و کشید آرام عبا روی سرش

یعنی امروزست روز ناله‌ها‌ی آخرش
هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت

می‌کشد خود را به سوی خانه مثل مادرش


شعر شهادت امام رضا علیه السلام


روی خاک کوچه دنبالش اگر دقت کنی

بنگری آثاری از خاکی‌ترین بال و پرش
او زمین می‌خورد و می‌خندید بر حالش عدو

این هم ارثی بود که برده ز جدّ اطهرش
صحنه جان دادن او روضه مستوره شد

حجره در بسته می‌داند چه آمد بر سرش


شعر شهادت امام رضا علیه السلام


نیلی ترین رنگ ها بر پیکرش بود
معلوم بود امروز روز آخرش بود
معلوم بود آقای ما را زهر دادند
وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد


شعر شهادت امام رضا علیه السلام


 جوادم،بیا به بالین ِ پدر،ببین که دل شده ز کینه پر شرر
در آتش زهر جفا با چشم ِ تر،افتاده ام یاد ِ غم دیوار و در
این آتش ِ زهر جفا کجا،آن آتش و انبوه ِ شعله ها
میخ ِ در و غمدیده مادرم،بمیرم که شد محسن فدا
در پیش ِ چشم ِ امیر المؤمنین
پشت در،زهرا شده نقش زمین
شهادت امام رضا(ع) تسلیت


شعر شهادت امام رضا علیه السلام


با سینه‌ای که آتش از آن شعله می‌کشید

ناله برای کشته دیوار و در کشید


شعر شهادت امام رضا علیه السلام


او بود و خاک حجره و یک ناله ضعیف

آری نفس نفس زدنش تا سحر کشید
یک روزه زهر بر دل زارش اثر نمود

گاه سحر به جانب جانانه پر کشید
در انتظار آمدن میوه دلش

پا را به سوی قبله چنان محتضر کشید


شعر شهادت امام رضا علیه السلام


زهر جفا نیلی نموده پیکر من

یعنی رسیده لحظه‌ها‌ی آخر من
در بین حجره بر خودم می‌پیچم از درد

این چه بلایی بود آمد بر سر من
چشمم نمی‌بیند، زمین خوردم دوباره

این ضعف بسیارم شده درد سر من
درد کمر آخر امانم را بریده

تازه شبیه تو شدم ای مادر من


شعر شهادت امام رضا علیه السلام


جگرش خون شد و چشمش نگران بر در بود

سینه‌اش سوخته از غربت و چشمش تر بود
وقت تودیع جگر گوشه خود را می‌خواست

به تمنای رخش دیده او بر در بود
سوخت از زهر، کسی که به حرم خانه وحی

عالم علم نبی، بضعه پیغمبر بود
در و دیوار هم از غربت او نالیدند

حجره‌اش بس که غم انگیز و ملال آور بود



شعر شهادت امام رضا,شعر شهادت امام رضا علیه السلام,شعر شهادت امام رضا کودکانه,شعر شهادت امام رضا صابر خراسانی,شعر شهادت امام رضا علی اکبر لطیفیان,شعر شهادت امام رضا برقعی,شعر شهادت امام رضا سهیل عرب,شعر شهادت امام رضاع,اس ام اس شهادت امام رضا,اس ام اس شهادت امام رضا جدید,اس ام اس شهادت امام رضا 96,اس ام اس وفات امام رضا,اس ام اس تسلیت شهادت امام رضا,اس ام اس کوتاه شهادت امام رضا,تسلیت شهادت امام رضا