شعر در مورد پاییز عاشقانه


شعر در مورد پاییز عاشقانه


یک روز، بل‌که پنجاه سال دیگر
موهای نوه ات را نوازش می کنی
در ایوان پاییز
و به شعرهای شاعری می اندیشی
که در جوانی ات عاشق تو بود
شاعری که اگر زنده بود
هنوز هم می توانست موهای سپیدت را
به نخستین برف زمستان تشبیه کند
و در چین دور چشمانت
حروف مقدس نقر شده
بر کتیبه های کهن را بیابد...
 "یغما گلرویی"
 
ادامه مطلب ...

شعر زیبا در مورد پاییز و باران


شعر زیبا در مورد پاییز و باران


به چشم هایم خیره که می شوی
بوی تند قهوه هایت اعتیادم را بیشتر می کند
و من متهم ردیف اول لبهایت
عصرهایم در حیاطی می گذرد
که پاییز عشوه گری‌هایت را
به درخت تزریق می کند..
"رویا هدایت"
 
ادامه مطلب ...

شعر در مورد پاییز از سعدی


شعر در مورد پاییز از سعدی


از هر لیوانی که آب نوشیدم

طعم لبان تو و پاییزی که تو در آن به جا ماندی

به یادم بود

فراموشی پس از فراموشی

اما چرا طعم لبان تو و پاییزی که تو در آن گم شدی در خانه مانده بود

ما سرانجام توانستیم پاییز را از تقویم جدا کنیم

اما طعم لبان تو بر همه ی لیوان ها و بشقاب ها حک شده بود

لیوان ها و بشقاب ها را از خانه بیرون بردم

کنار گندم ها دفن کردم

زود به خانه آمدم

تو در آستانه در ایستاده بودی

تو در محاصره ی لیوان ها و بشقاب ها مانده بودی

گیسوان تو سفی

د اما لبان تو هنوز جوان بود.

"احمدرضا احمدی"

 

ادامه مطلب ...

شعر در مورد پاییز کودکانه


شعر در مورد پاییز کودکانه


 زندگی، بدون روزهای سخت نمی شود... 
روزهای سخت، همچون برگهای پاییزی شتابان فرو می ریزند، 
در زیر پاهای تو، اگر بخواهی...  فراموش نکن ! 
برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت
  و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت،
سهمی از یاد نرفتنی دارند.
 
ادامه مطلب ...

شعر در مورد پاییز و باران


شعر در مورد پاییز و باران


فراموشت کرده ام  و حالا  همه چیز عادی شده

  باران که می بارد  پنجره را می بندم 

دیگر یادم نیست  غروب جمعه  چه ساعتی بود !

پاییز را  تنها از روی تقویم می شناسم !

فراموشت کرده ام   اما ... 

گاهی دلم برای دلتنگ ِ تو شدن  تنگ می شود ...  


مرتضی شالی

 

ادامه مطلب ...

شعر در مورد پاییز


شعر در مورد پاییز


پاییز رنگ هایش را به تو داد

دلتنگی هایش قلب مرا بوسید.

هزار رنگ با شکوه! پلک بزن بگذار وقتی درناهای جان مرا به کوچ صلا می دهی

زرد و نارنجی های دلفریب نگاهت بر خاکستری های سوخته ی قلب من بنشینند

بگذار برگ هایم را بادهای تو ببرد

من، من جز زنی عاشق هیچ نیستم

من پیش از اینکه تو را صدا بزنم

بارها به خودم تلنگر زده ام

بارها برهنگی ام را به رخ دستهایت کشیده ام

و اندوهی را که از موهایم شره می کرد

باران به باران به سقف اتاق تو روانه کرده بودم. 

هزار رنگ دلفریب!

چقدر فریب چشم های تو را خوردن پیامد داشت! ... 

پاییز من بیا رنگ های با شکوه تو را 

با بی رنگی های ساده ی من طاق بزنیم

من سردم است...


 "بتول مبشری"

  ادامه مطلب ...

شعر پاییز


شعر پاییز


می خواهی دلتنگت نباشم

انگار که بخواهی، شیروانی‌هایِ "رشت" خیس نباشند.

انگار که بخواهی زمستان‌هایِ "الموت" سرد

انگار که بخواهی پاییزهای روستای چنار "کاشان" زرد.

دنیا اما کاری به خواستنِ هیچکس ندارد.

من هم سالهاست می خواهم کنارم باشی.


  "لیلا کردبچه"

  ادامه مطلب ...